جنبش روشنایی و گفتمان عدالت و هویت
17/05/2017
سعید مددی پژوهشگر توسعه سیاسی
جنبــش روشــنایی کــه در اعتــراض بــه تغییــر مســیر یــک خــط بــرق وارداتــی از ترکمنســتان شــکل گرفــت، در نزدیــک بــه ســه مــاه از یــک اعتــراض فیســبوکی بــه حرکــت گســترده دادخواهـی بـرای عدالـت و توسـعه متـوازن تبدیـل شـد. بـه سـان هـر حرکـت سیاسـی دیگـر، بــا گســترش داعیــه جنبــش، پرســشها و انتقادهــا هــم بــه همــان انــدازه بــاال گرفــت. ایــن نوشـته بـه گفتمـان عدالـت و هویـت در یـک سـاختار دموکراتیـک و نقـش جنبـش روشـنایی در چنیــن گفتمانــی در افغانســتان میپــردازد.
عدالـت از اساسـی تریـن مفاهیـم در بحـث دموکراسـی و حکومـتداری اسـت. گفتمـان عدالـت در یــک ســاختار دموکراتیــک بــر اســاس اصلیتریــن شــاخصه دموکراســی کــه اســتواری حاکمیــت و مشــروعیت بــه رای و رضایــت مــردم )شــهروند( اســت، شــکل میگیــرد. عدالــت بــه معنــی تــوازن در میــزان برخــورداری از فرصتهــا و منابــع عامــه یــک حــق شــهروندی شـمرده میشـود. شـهروند در یـک نظـام دموکراتیـک ورای هرگونـه تعلقـات اجتماعـی، براسـاس یـک سـند )سـند هویـت( تعریـف میشـود، بنـا بـر ایـن رابطـه شـهروند بـا دولـت یـک رابطـه عقالنــی، بوروکراتیــک و غیرشــخصی اســت. کارایـی یـک سـاختار دموکراتیـک نیـز در بسـا مـوارد منـوط بـه کارایـی همیـن رابطـه دولـت- ملـت اسـت. مثـا تفـاوت میـان دموکراسـی سـاختاری )procedural )و دموکراسـی حقیقـی )Substantive )در واقــع تفــاوت میــان دو نــوع رابطــه شــهروند بــا حاکمیــت دموکراتیــک اســت.
در دموکراســی ســاختاری رایدهــی و برگــزاری انتخابــات جدیتریــن پرداخــت دموکراتیـک اسـت. بسـیاری از نظامهـای سیاسـی در خاورمیانـه، آسـیای مرکـزی و امریـکای التیـن فقـط بـا اسـتناد بـه برگـزاری انتخابـات مدعـی مشـروعیت مردمـی انـد. ایـن یـک نـگاه تقلیلـی بـه دموکراسـی اسـت کـه در آن رابطـه دولت-ملـت بـه چنـد مـاه مبـارزات انتخاباتـی خالصـه میشـود. در دموکراسـی حقیقـی امـا، شـهروندان بـه صـورت مـداوم ظرفیـت و مکانیـزم نظــارت بــر رفتــار حکومــت را دارنــد. توجــه بیشــتر بــه شــفافیت و حســابدهی در مقایســه بــا رونـد انتخابـات، امـر اساسـی در دموکراسـی حقیقـی اسـت. بـرای همیـن، تمریـن نسـخه دوم در کشـورهای جهـان سـومی دشـوار اسـت.
در کشـورهای کـه سـاختارهای اجتماعـی و سیاسـی هنـوز بـه شـدت سـنتی و قبیلهیـی انـد و روابـط اقتصـادی نیـز براسـاس همیـن سـاختارهای سـنتی تعریـف میشـوند، فردگرایـی، شهرنشـینی و صنعتگرایـی کـه از مـوارد ضـروری بـرای اســتحکام دموکراســی بــه شــمار میرونــد قــوام نمییابنــد. در چنیــن کشــورهایی، میــزان حضـور مـردم در انتخابـات بـه تناسـب کشـورهای انکشـافیافته و مـدرن بیشتـر اسـت. دلیـل آن امـا نـه ایـن اسـت کـه تودههـا در کشـورهای در حـال توسـعه آگاهـی الزم سیاسـی و سـواد بیشتـر از شـهروندان کشـورهای انکشـافیافته دارنـد، بلکـه بـه ایـن دلیـل کـه مشـوقهایی ســنتی نقــش عمــده در بســیج عمومــی مــردم بــازی میکننــد. رابطــهی عنصــر هویــت بــا گفتمــان عدالــت در یــک ســاختار دموکراتیــک یــک رابطــه پیچیــده اســت. از یــک طــرف، ِ چــون عدالــت اجتماعــی براســاس مفهــوم »شــهروندی« تعریــف میشــود، همــه افــراد ســوای هویتهــای قومــی، زبانــی، مذهبــی و یــا تعلقــات سیاســی شــان بایــد برابــر دیــده شــوند. از سـوی دیگـر امـا، در جوامعـی ماننـد افغانسـتان هویـت بـه عنـوان وجـه تفریـق شـهروندان بـا ِ گفتمـان عدالـت شـهروند محـور بـرای بسـیاری ناسـازگار و غیـر قابـل جمـع اسـت.بحث هویتهـای قومـی و هویـت ملـی نیـز در همیـن دایـره مطـرح میشـود.
بـرای ایجـاد همگرایـی و وحـدت در رونــد ملــت ســازی، دولتهــا تــاش میکننــد هویــت ملــی را بــه گونــه ترویــج کننــد کــه جایگزیــن هویتهــای فرعــی شــهروندان، از جملــه هویــت قومــی، شــود. ِ تناقــض میــان هویــت بزرگتــر ملــی و هویــت فرعــی قومــی در ایــن جوامــع گفتمــان عدالــت را درگیــر الیههــای تــازهای از پیچیدگــی میکنــد. در جوامــع چندملیتــی، همــه اقــوام و جوامــع اتنیکــی بــه صــورت یکســان از فرصــت هــا و امکانــات برخــوردار نیســتند. بــرای همیــن، دادخواهــی زیــر چتــر هویــت ملــی بــا نفــی هویــت هــای کوچــک بــرای ایــن خــرده هویــت هـا بیشـتر مضـر اسـت چـون نفـس نابرابـری میـان شـهروندان ریشـه در سـاختار نابرابـر تقسـیم قـدرت و روابـط سیاسـی دارد کـه اسـتوار بـر تفاوتهـای هویتـی اسـت- یـک گـروه قدرتمندتـر اســت و دسترســی بیشــتری بــه فرصتهــا و منابــع دارد. جوامــع اتنیکــی بــا نادیدهگرفتــن خردههویــت شــان در واقــع نمیتواننــد ریشــههای ســاختاری نابرابــری و بیعدالتــی را مــورد پرسـش قراردهنـد و بـه چالـش بکشـند. دادخواهـی بـرای عدالـت از آدرس هویتهـای فرعـی، خـاف آنچـه خیلـی هـا در افغانسـتان فکـر میکننـد، نـه تضعیـف کننـده هویـت ملـی، بـل تقویـت کننـده آن اسـت.